کد مطلب:163171 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:221

اندیشه ی اجتماعی
بینات و كتاب و میزان در تربیت، و تركیب و تبدیل در اخلاق، و قدر و استمرار و ارتباط با نیروهای خود و اشیاء و افراد در حكومت و حقوق، و چرخش امكانات و اشتراك در استعدادها و در نتیجه، در منافع و در منابع در نظام اقتصادی اثرگذار است. در واقع با همین مبانی و اهداف و با توجه به شرایط و


زمینه هاست كه سیستم فكری در مورد مشكلات اقتصادی جواب می دهد و هم پای مسائل رشد و توسعه و نگاه های خرد و كلان و موج سوم به تحلیل و تبیین می پردازد.

جوابگویی به مشكلات، خارج از مبانی و آرمان ها و جدا و بیگانه از زمینه ها و شرایط، ناچار به بیگانگی در شكل و روش منتهی می شود.چون هر جریان با نوع برخورد و مبانی و اهداف خود همراه است.

بینشی كه امكانات را در اختیار یك دسته می گذارد و با تولید انبوه به مصرف انبوه فكر می كند، ناچار در چرخه ی تولید و مصرف گرفتار می شود و از آن سوی دنیا در منابع زیرزمینی و در بازار مصرف تو، برای خودش منافع مسلم و حق دخالت می بیند و ناچار به نظم نوین در این دهكده ی فراخی كه باید نیازهایش را تأمین و مازادش را مصرف كند، روی می آورد و طرح رویارویی تمدن ها را می ریزد و به جنگ و صلح از این زاویه می نگرد.

و صد البته كه تو در طرح او هستی و نمی توانی مقطعی و محدود به حل و فصل مسائل خودت بپردازی و در زیر آسمان فراغت و صلح و صفا، به رتق و فتق امور جاری بپردازی، كه راستی این گونه محدود و مقطعی به مسائل نگاه كردن، خود را فریفتن و دشمن را برانگیختن است.چون تمامی زمین و تمامی انسان های معاصر و نسل های بعد باید در طرح تو منظور و در نگاه تو حاضر باشند و با این توجه تعارض طرح ها و رویارویی با قدرت ها مشخص تر می شود و تو در هنگام ضعف باید انتظار و تقیه داشته باشی تا آماده شوی و در نقطه ضعف های چنین


دشمن مسلطی جاگیری كنی و در هنگام قدرت قیام كنی [1] و تمامی دین را و تمامی زمین را برای خدا و عباد صالح او نگاهداری. [2] .

در بحث تمحیص از سوره ی آل عمران خواهیم دید كه نمی توان بر دشمن تكیه كرد و نمی توان به عقب بازگشت «لا تركنوا الی الذین ظلموا فتمسكم النار». [3] «ان تطیعوا الذین كفروا.. فتنقلبوا خاسرین». [4] .

این كه خیال می كنیم فقه امروز جواب مسائل اقتصادی، سیاسی، حقوقی را ندارد و باید از كنار و گوشه و حتی از فتاوای بزرگان به كشف نظام اقتصادی و سیاسی و به جواب مشكلات راه بیابد، همه از این بی توجهی برخاسته كه ما مبانی و اهداف را فراموش كرده ایم و در نتیجه به شكل و روش مناسب نرسیده ایم و در چارچوب نظریات و مبانی و اهداف دیگرانی كه زمین را برای یك دسته می خواهند و مشكلات خود را با امكانات داخل مرزها و یا خارج از مرزها حل و فصل می كنند، به بررسی و جست و جوی راه حلی اسلامی دینی پرداخته ایم و طبیعی است كه به نتیجه نرسیده باشیم و یا به نتایج باطل و بی اساس دست یافته باشیم.

آن جا كه سیاست گزاران هدف ها و مبانی خود را مطرح می كنند، نظریه پردازان با توجه به شرایط و زمینه ها، شكل ها و روش های مناسب را برای تحلیل و اجراء پیشنهاد می دهند و عرضه می دارند.


و این گونه می توانی ارتباط و تأثیر گذاری بینات و بینش ها را بر مباحث حجت و بینش سیاسی و حقوقی و اقتصادی، احساس كنی و مقطعی و محدود به حل و فصل مشكلات روی نیاوری.گرچه در اجرا مشكلات را مرحله به مرحله دنبال می كنند ولی در طرح نمی توانند از مجموعه ها چشم بپوشند، گرچه می توانند تمامی طرح را مشخص ننمایند و پنهان سازند و می توانند با اختلاف در گفت وگوها و برخوردها، دشمن را دچار سردرگمی و تردد و تردید نمایند، كه: «اختلاف امتی رحمة». [5] .

در هر حال اضطرار به حجت همان طور كه بر سیاست و حقوق و اقتصاد اثر می گذشت، بر انتظار ما از حجت و انتظار ما از حجت و انتظار ما برای حجت اثر می گذارد.


[1] بقره، 193.

[2] انبياء، 105.

[3] هود، 113.

[4] آل عمران، 138 تا 151.

[5] بحارالانوار، ج 1، ص 227، ح 19.